اجراکنندگان استثنایی جهان را شکل میدهند؛ از دانشمندانی که باعث جهشهای پزشکی میشوند تا ورزشکاران و هنرمندانی که الهامبخش میلیونها نفر هستند.
برای یافتن نسل بعدی ستارهها، جوامع سرمایهگذاری گستردهای روی شناسایی زودهنگام استعداد انجام میدهند و جوانان را خیلی سریع به سمت تخصصی شدن سوق میدهند. اما پژوهشهای جدید نشان میدهد این راهبرد ممکن است اشتباه باشد.
یک مرور بینالمللی از اجراکنندگان تراز اول جهان در حوزههای علم، موسیقی، شطرنج و ورزش نشان میدهد که برتری زودهنگام و تخصصگرایی اولیه بهندرت به موفقیت پایدار منجر میشود.
در مقابل، بسیاری از افراد نخبه بهتدریج رشد کردهاند، حوزههای مختلف را تجربه کردهاند و در سنین بالاتر به اوج رسیدهاند.
این یافتهها دههها تفکر رایج درباره آموزش استعدادهای برتر را به چالش میکشد و یک پرسش ساده مطرح میکند؛ آیا ما آیندهسازان را به روش نادرستی آموزش میدهیم؟
استعدادهای نخبه چگونه شکل میگیرند
برای دههها، پژوهشها درباره نبوغ بر عملکرد زودهنگام و توانایی اولیه تمرکز داشتند. نمرات بالا، مدالهای اولیه، نتایج قوی آزمونها یا موفقیت زودهنگام در کنسرتها اغلب بهعنوان نشانههایی از عظمت آینده تلقی میشدند.
برنامههای استعدادیابی معمولاً کودکان برتر را انتخاب کرده و آنها را از سنین پایین وارد تمرینهای فشرده و تکرشتهای میکردند.
با این حال، این رویکرد ممکن است ناقص باشد. تیمی به سرپرستی آرنه گولیچ، استاد علوم ورزشی دانشگاه کایزرسلاوترن-لاندائو، دریافت که این فرضیات با مسیر واقعی رشد اغلب اجراکنندگان تراز اول همخوانی ندارد.
پژوهشهای پیشین بیشتر روی اجراکنندگان جوان یا نیمهنخبه مانند دانشآموزان، ورزشکاران نوجوان و نوازندگان کنسرواتوار متمرکز بودند. آنچه غایب بود، بررسی دقیق بزرگسالانی بود که به بالاترین سطح حوزه خود رسیدهاند.
«پژوهشهای سنتی درباره نبوغ و مهارت، بهاندازه کافی به این موضوع توجه نکردهاند که اجراکنندگان تراز اول در دوران اوج عملکرد چگونه در سالهای ابتدایی رشد کردهاند.»
برای پر کردن این خلأ، یک تیم پژوهشی بینالمللی جدید شکل گرفت.
بررسی مسیر رشد هزاران اجراکننده برتر
این تیم دادههای بسیاری از مطالعات پیشین را دوباره تحلیل کرد و برای نخستین بار شواهد حوزههای مختلف را کنار هم قرار داد. در مجموع، مسیر رشد ۳۴٬۸۳۹ اجراکننده برتر بررسی شد.
این گروه شامل برندگان جایزه نوبل در علم، مدالآوران المپیک، شطرنجبازان نخبه و آهنگسازان مشهور موسیقی کلاسیک بود.
با تجمیع این دادهها، پژوهشگران الگوهایی را شناسایی کردند که در بررسی یک حوزه یا یک گروه سنی بهتنهایی قابل مشاهده نبود.
ستارههای زودهنگام معمولاً قهرمانان آینده نیستند
یکی از چشمگیرترین یافتهها این بود که موفقیت زودهنگام بهطور قابل اعتماد، عظمت آینده را پیشبینی نمیکند.
نخست، افرادی که در سنین پایین بهترین عملکرد را دارند، معمولاً همان کسانی نیستند که بعدها به سطح تراز اول جهان میرسند.
دوم، اجراکنندگان برتر آینده اغلب بهتدریج پیشرفت میکنند و در کودکی لزوماً درخشان نیستند. بسیاری از آنها در نوجوانی جزو بهترینهای گروه سنی خود نبودند.
سوم، کسانی که در نهایت به اوج عملکرد رسیدند، از ابتدا روی یک رشته تمرکز نکرده بودند. آنها حوزههای مختلفی را تجربه کردند.
این تنوع میتواند شامل مطالعه چند رشته تحصیلی، انجام چند ورزش یا فعالیت در بیش از یک زمینه هنری باشد.
قدرت تنوع در سالهای ابتدایی
پژوهشگران سه توضیح اصلی برای مفید بودن مسیر متنوع اولیه ارائه میدهند.
فرضیه جستوجو و تطبیق
این فرضیه میگوید تجربه حوزههای مختلف به افراد کمک میکند بهمرور کشف کنند چه چیزی واقعاً با تواناییها و علایق آنها سازگار است.
فرضیه سرمایه یادگیری تقویتشده
بر اساس این دیدگاه، تجربههای متنوع مهارتهای یادگیری قویتری ایجاد میکند و به فرد اجازه میدهد در مراحل بعدی سریعتر و عمیقتر پیشرفت کند.
فرضیه ریسکهای محدودشده
تنوع فعالیتها خطراتی مانند فرسودگی، افت انگیزه یا آسیبهای جسمی را کاهش میدهد.
«افرادی که رشته مناسب خود را پیدا میکنند، ظرفیت یادگیری بلندمدت بالاتری میسازند و با ریسکهای کمتری مواجه میشوند، شانس بیشتری برای رسیدن به عملکرد تراز اول دارند.»
بازنگری در شیوه پرورش استعدادها
این یافتهها چه معنایی برای حمایت از استعدادهای جوان دارد؟ به گفته گولیچ، شواهد بر صبر و انعطافپذیری تأکید میکند.
«شواهد نشان میدهد نباید خیلی زود فقط روی یک رشته تخصصی شد. بهتر است فرصت تجربه حوزههای مختلف فراهم شود و رشد در دو یا سه رشته حمایت گردد.»
این رشتهها لزوماً نباید به هم مرتبط باشند. یک نوجوان ممکن است همزمان به ریاضیات و زبانها یا فلسفه و جغرافیا علاقهمند باشد.
تاریخ نمونههای زیادی ارائه میدهد. برای مثال، آلبرت اینشتین در کنار فیزیک علاقه عمیقی به موسیقی داشت.
در آینده، این بینشها میتواند به سیاستگذاران و مدیران برنامهها کمک کند تا رویکردهای مبتنی بر شواهد بهتری برای پرورش استعداد طراحی کنند.
این مطالعه در مجله Science منتشر شده است.
جمعبندی
موفقیت جهانی اغلب نتیجه رشد تدریجی، تجربه متنوع و صبر است، نه درخشش زودهنگام و تخصصگرایی افراطی.
اگر به پرورش استعداد و آموزش علاقهمند هستید، نظر خود را در بخش دیدگاهها بنویسید یا این مقاله را با دیگران به اشتراک بگذارید.