افرادی که در اطراف مناطق حفاظتشده زندگی یا کار میکنند، این فضاها را بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره خود میدانند. پژوهشی تازه در آلمان با شنیدن تجربههای افراد ساکن پنج منطقه حفاظتشده نشان داد که چگونه این فضاهای طبیعی بر هویت، احساسات و سبک زندگی مردم تأثیر میگذارند.
بهجای تمرکز صرف بر اینکه این مناطق چه نقشی برای حیاتوحش دارند، پژوهشگران بررسی کردند کشاورزان، جنگلبانان، فعالان محیطزیست و بازدیدکنندگان درباره رابطه انسان و طبیعت چه احساسی دارند. نتایج نشان داد مردم از بسیاری جهات با طبیعت پیوند دارند و این ارتباط در فعالیتهای هفتگی و روزمرهشان نمود پیدا میکند.
پاسخها پنج روایت اصلی درباره یادگیری، میراث محلی، مراقبت، تولید و همکاری را شکل داد که نشان میدهد حفاظت از طبیعت و زندگی انسانی چطور در هم تنیدهاند.
نقش انسان در مناطق حفاظتشده
این پروژه را «ماریون جی»، پژوهشگر علوم اجتماعی محیطزیست در دانشگاه گوتینگن، هدایت کرده است. تمرکز او بر این است که مردم چگونه با مناظر طبیعی ارتباط برقرار میکنند و تصمیمهای حفاظتی چه تأثیری بر زندگی روزمره میگذارد.
در سراسر جهان حدود یکششم خشکیها و آبهای داخلی و تقریباً یکدوازدهم اقیانوسها بهعنوان «مناطق حفاظتشده یا حفاظتی» ثبت و مدیریت میشوند. باوجوداین، بسیاری از این مناطق هنوز به اهداف حفاظتی نمیرسند؛ زیرا قوانین مربوط به این مناطق اغلب برای جوامع محلی دور از دسترس یا غیرعملی به نظر میرسند.
در منطقه گوتینگن، تیم پژوهشی این پنج مکان را «مناظر فرهنگی» در نظر گرفت؛ یعنی مکانهایی که قرنها تعامل میان کشاورزی، جنگلداری و حفاظت محیطزیست آنها را شکل داده است. انتخاب این مناطق شامل جنگلها، مراتع و مجموعهای از برکههای طبیعی بود که زیستگاههای نادر را با فعالیتهایی مانند چرا دام یا برداشت چوب ترکیب میکنند.
پژوهشگران معتقدند «ارتباط انسان و طبیعت» یکی از مفاهیم اساسی در علم پایداری است. مطالعات پیشین این ارتباط را به پنج دسته «مادی»، «تجربی»، «شناختی»، «عاطفی» و «فلسفی» تقسیم کردهاند. این چارچوب اکنون راهنمای پژوهشهای جهانی است.
چگونه روایتها فهم ما از طبیعت را شکل میدهند
برای درک این ارتباطها، تیم پژوهشی از روش «تحلیل روایی» استفاده کرد؛ روشی که داستانهای شخصی را بررسی میکند تا نشان دهد افراد چگونه تجربههای خود از طبیعت را تفسیر میکنند.
پژوهشگران با انجام مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته با ساکنان، مدیران زمین و بازدیدکنندگان، درباره روزهای کاری، خاطرات کودکی و قدمزدنهای آرام در طبیعت پرسوجو کردند.
«میخواستیم بفهمیم مردم رابطه شخصی خود با طبیعت را چگونه درک میکنند و مناطق حفاظتشده چه نقشی در شکلگیری این پیوند دارند.» — ماریون جی
روشهای روایی در پژوهشهای حفاظتی رو به افزایش هستند؛ زیرا دیدگاههایی را آشکار میکنند که در پرسشنامههای معمول دیده نمیشوند. این روایتها به درک بهتر چالشها و تصمیمگیریهای پیچیده کمک میکنند.
این رویکرد نشان داد گروههای مختلف با وجود تفاوت نظر درباره قوانین، احساسات مشترکی نسبت به یک تپه، مسیر جنگلی یا چشماندازهای منطقه دارند. برای مثال یک شکارچی، یک داوطلب محیطزیست و یک گردشگر ممکن است درباره محدودیتها اختلاف نظر داشته باشند، اما همگی آن منطقه را بخشی از «خانه» خود میدانند.
پنج نوع ارتباط مردم با مناطق حفاظتشده
مصاحبهها پنج روایت اصلی را نمایان کرد که هرکدام شیوه متفاوتی از ارتباط انسان با طبیعت را شرح میدهند:
۱. یادگیری و رصد طبیعت
در این روایت، مناطق حفاظتشده بهعنوان فضاهای آموزشی در نظر گرفته میشوند؛ مکانی برای مشاهده گونههای نادر و بررسی اینکه مدیریت زیستگاهها چه تأثیری بر تنوع زیستی دارد.
۲. میراث محلی و هویت منطقهای
در این بخش، مسیرهای قدیمی، چراگاههای سنتی، جنگلهای اشتراکی و نامهای تاریخی مکانها در ذهن مردم زنده میماند و هویت منطقه را شکل میدهد.
۳. مراقبت، آرامش و بازسازی ذهن
بسیاری از شرکتکنندگان مناطق حفاظتشده را مکانی برای بازیابی روحیه، قدمزدن آرام و توجه به جزئیات مثل رنگهای فصلی یا سکوت طبیعت میدانستند. برخی نیز درباره بازگشت طبیعت در مناطق سابقاً نظامی صحبت کردند.
۴. تولید چندمنظوره و مسئولیت زیستمحیطی
در این روایت، کشاورزان و جنگلداران خود را «امانتداران زمین» میدانند؛ افرادی که باید میان اقتصاد و اکوسیستم تعادل برقرار کنند. بسیاری هویت حرفهای خود را با مراقبت از مزرعه یا جنگل خاصی گره زده بودند.
۵. همکاری و مشارکت بلندمدت
آخرین روایت بر همکاری میان کشاورزان، نهادهای دولتی و گروههای حفاظتی تمرکز دارد. پروژههای مشترک مانند تنظیم برنامههای چرا که هم گونههای نادر را حفظ کند، هم معیشت کشاورزان را پشتیبانی کند، نمونهای از این همکاریهاست.
این روایتها نشان میدهد که در مناطق حفاظتشده، تنها تنوع زیستی مهم نیست. موضوعاتی مانند عدالت، مالکیت و شناخت ارزش محلی نیز نقش مهمی در پذیرش قوانین حفاظتی دارند.
چالشها و فشارهای روزمره
برخی از مصاحبهشوندگان قوانین حفاظتی را مثبت میدانستند؛ زیرا این قوانین موجب میشد منابع مالی لازم برای نگهداری جنگلها یا مراتع تأمین شود. در مقابل، برخی نگران بودند که تصمیمهای مهم بدون توجه به دانش محلی اتخاذ میشود.
یکی از کشاورزان گفته است:
«ما واقعاً به این منطقه حفاظتشده وابسته هستیم چون یارانهها باعث میشود بتوانیم چرا کمشدت را ادامه دهیم.»
این الگوها با یافتههای جهانی مطابقت دارد که نشان میدهد «ارتباط انسان و طبیعت» میتواند رفتارهای محیطزیستی را افزایش دهد و بر سلامت روان اثر مثبت بگذارد. هرچه استفاده مردم از مناطق حفاظتشده بیشتر باشد، احتمال حمایت آنها از حفاظت طولانیمدت نیز بالاتر میرود.
پیامدها برای آینده حفاظت از طبیعت
با ترکیب این پنج روایت، پژوهشگران پیشنهاد میدهند مناطق حفاظتشده باید بهعنوان «مناظر چندمنظوره» مدیریت شوند؛ یعنی فضاهایی که حفاظت محیطزیست، تولید، تفریح و معناهای فرهنگی را همزمان در بر میگیرند.
سیاستگذاری نیز زمانی مؤثرتر است که دانش بومی، خاطرات جامعه و احساسات مردم در کنار دادههای علمی مربوط به گونهها و زیستگاهها ارزشگذاری شود.
همکاری میان کاربران زمین، ساکنان و نهادها باید بر پایه گفتوگو و شفافیت باشد تا اختلاف ارزشها به مانع تبدیل نشود و به راهحل مشترک برسد.
روایتهای گوتینگن با رویکرد جهانی جدیدی همسو است که رابطه انسان و طبیعت را بخش اصلی سیاستهای تنوع زیستی میداند، نه موضوعی حاشیهای.
زمانی که مردم خود را «همکار طبیعت» بدانند، مشارکت بیشتری در حفاظت نشان میدهند و آمادهاند شیوههای جدید همکاری را آزمایش کنند.
گامهای عملی برای آینده
- ایجاد بسترهای گفتوگوی بلندمدت میان جامعه محلی و مدیران
- برگزاری «پیادهرویهای پایش مشترک» برای بررسی وضعیت زیستگاهها
- حمایت مالی پایدار از کشاورزان کوچک که روشهای سنتی چرا و برداشت را حفظ میکنند
مجموعه این اقدامات میتواند باعث شود مناطق حفاظتشده هم برای گونههای حیاتوحش امن باشند، هم بهعنوان بخش معناداری از زندگی روزمره جوامع محلی ایفای نقش کنند.
منبع: People and Nature
اگر این موضوع برایتان جذاب بود، تجربه خود از یک منطقه طبیعی را در کامنتها با ما به اشتراک بگذارید.