1
خانه سابق خانوادههای بی سرپرست. جانی جو، ۲۳ ساله، معتقد است که بدون بازسازی، خانههایی مانند این به فروپاشی خواهند رسید.
قفس پرنده قدیمی در طبقه بالای یک خانه به دور از چراغهای روشن شهرهای بزرگ نشسته است. این خانه به علت مشکلات اقتصادی متروکه رها شده است.
اتاق خواب پر از مبلمان و زباله ترک شده است.
جو میگوید: "من در فاصله ۲۰ دقیقهای از شهر زندگی میکنم و در طول این مسیر انبوهی از خانههای متروکه و فراموش شده وجود دارد."
نور روز از طریق پنجره وارد سالن یک خانه شده است. جو میگوید: "بودن در این مکانها واقعا دیوانه کنندهترین احساس ممکن است. آنها تقریبا کپسول زمان از زندگی گذشته و فراموش شده هستند."
کت و شلوار آویزان شده بر روی دیوار از اتاق خوابی که دیگر هیچ کس دوستش ندارد.
عمارتی پوسیده، که زمانی ثروتمندترین خانواده در Ashtabula در آن زندگی میکرده است.
اتاق نشیمن عمارت که کاغذ دیواریهای آن پوسیده و ریخته است. سقف آن سوراخ شده و قوطیهای رنگ پراکنده در سراسر طبقه افتادهاند.
اتاق نشیمن تاریک و دلگیر، با مجموعهای از تلویزیون و صندلیهای قدیمی کامل میشود.
یکی دیگر از اتاق خوابهای سابق خانه، پر از آشغالهای قدیمی و مبلمان.
زمین که قبلا متعلق به یک کشاورز بوده اما در حال حاضر خالی میباشد.
یک اتاق کهنه شامل دو تخت یک نفره.
اتاق خواب یک کودک پر از اسباببازیها و گیاهان.
جو یادآوری میکند که هیچ چیز همیشگی نیست.
خانه سابق خانوادههای بی سرپرست. جانی جو، ۲۳ ساله، معتقد است که بدون بازسازی، خانههایی مانند این به فروپاشی خواهند رسید.
قفس پرنده قدیمی در طبقه بالای یک خانه به دور از چراغهای روشن شهرهای بزرگ نشسته است. این خانه به علت مشکلات اقتصادی متروکه رها شده است.
اتاق خواب پر از مبلمان و زباله ترک شده است.
جو میگوید: "من در فاصله ۲۰ دقیقهای از شهر زندگی میکنم و در طول این مسیر انبوهی از خانههای متروکه و فراموش شده وجود دارد."
نور روز از طریق پنجره وارد سالن یک خانه شده است. جو میگوید: "بودن در این مکانها واقعا دیوانه کنندهترین احساس ممکن است. آنها تقریبا کپسول زمان از زندگی گذشته و فراموش شده هستند."
کت و شلوار آویزان شده بر روی دیوار از اتاق خوابی که دیگر هیچ کس دوستش ندارد.
عمارتی پوسیده، که زمانی ثروتمندترین خانواده در Ashtabula در آن زندگی میکرده است.
اتاق نشیمن عمارت که کاغذ دیواریهای آن پوسیده و ریخته است. سقف آن سوراخ شده و قوطیهای رنگ پراکنده در سراسر طبقه افتادهاند.
اتاق نشیمن تاریک و دلگیر، با مجموعهای از تلویزیون و صندلیهای قدیمی کامل میشود.
یکی دیگر از اتاق خوابهای سابق خانه، پر از آشغالهای قدیمی و مبلمان.
زمین که قبلا متعلق به یک کشاورز بوده اما در حال حاضر خالی میباشد.
یک اتاق کهنه شامل دو تخت یک نفره.
اتاق خواب یک کودک پر از اسباببازیها و گیاهان.
جو یادآوری میکند که هیچ چیز همیشگی نیست.
یاسمن فراهانی فرد
0 نظر
خیلی وحشتناکن اینا. به درد فیلم ترسناک میخورن. آدم جرئت نمیکنه ازصد فرسخی این خونه ها رد شه چه برسه به اینکه بره تو و عکس بگیره. انگار خود خونه و صاحباش نفرین شده ان.