بیماری قلبی مدتها پیش از آنکه کسی درباره پیامدهای بلندمدت صحبت کند، زندگی روزمره را دگرگون میکند. این بیماری نحوه شروع صبحها، برنامهریزی وعدههای غذایی و مدیریت انرژی روزانه را تغییر میدهد. تشخیص بیماری قلبی اغلب با ترس و عدم قطعیت همراه است و این احساسات تنها به بیمار محدود نمیشوند.
شریک زندگی نیز این تغییر را بهطور کامل احساس میکند، حتی اگر تمرکز اصلی مراقبتهای پزشکی تنها بر یک نفر باشد. در چنین شرایطی، روند بهبودی به تجربهای مشترک در خانه، در عادتهای روزمره و در فضای عاطفی تبدیل میشود.
پژوهشهای جدید نشان میدهند که این فضای مشترک تا چه اندازه اهمیت دارد. نتایج یک مطالعه تازه حاکی از آن است که روابط قوی و حمایتگر میتوانند سلامت قلب افراد مبتلا به بیماریهای قلبیعروقی را بهبود ببخشند.
پژوهشگران معتقدند که بازتوانی قلبی باید شریک عاطفی را نه بهعنوان پشتیبان حاشیهای، بلکه بهعنوان بخشی از خود فرآیند درمان در نظر بگیرد. هدف این رویکرد، بهبود بازیابی جسمی، تقویت سلامت روان و ارتقای کیفیت زندگی هر دو نفر در رابطه است.
بیماری قلبی فراتر از یک بیمار
بیماری قلبی همچنان اصلیترین عامل مرگومیر در جهان محسوب میشود. در کانادا، از هر ۱۲ فرد بالای ۲۰ سال، یک نفر با بیماری قلبی تشخیصدادهشده زندگی میکند که این رقم به حدود ۲.۶ میلیون نفر میرسد.
در اتحادیه اروپا، بیماریهای قلبیعروقی عامل ۳۳ درصد از کل مرگها و حدود ۲۰ درصد از مرگها پیش از ۶۵ سالگی هستند. این آمار، مقیاس بحران را نشان میدهد اما تجربه واقعی زندگی با این بیماری را بهطور کامل منتقل نمیکند.
یک رویداد قلبی بلافاصله زندگی خانوادگی را تحت تأثیر قرار میدهد. مراجعات بیمارستانی، برنامه مصرف داروها و توصیههای مربوط به سبک زندگی بهسرعت وارد روال مشترک زندگی میشوند.
در این میان، شریک زندگی اغلب نقشهای جدیدی بر عهده میگیرد؛ از مدیریت وعدههای غذایی گرفته تا ایجاد آرامش عاطفی. استرس برای هر دو نفر افزایش مییابد، الگوی خواب تغییر میکند و گفتوگوها سنگینتر میشوند. حتی زمانی که بهبود جسمی امیدوارکننده به نظر میرسد، فشار روانی ممکن است همچنان باقی بماند.
به همین دلیل، پژوهشگران بهتدریج بیماری قلبی را نه صرفاً یک مشکل پزشکی فردی، بلکه چالشی در سطح زوجها میدانند.
مداخلات درمانی بیماری قلبی برای زوجها
این مطالعه، پژوهشهای مرتبط با مداخلات مبتنی بر زوجها را در میان بزرگسالان مبتلا به بیماری قلبی تشخیصدادهشده و شرکای آنها بررسی کرده است.
در این برنامهها، هر دو نفر در آموزشها، تغییر سبک زندگی و حمایت عاطفی طی دوران بهبودی مشارکت دارند. بهجای آنکه بیمار بهتنهایی مسئول مدیریت شرایط باشد، اهداف مشترک و مسئولیتهای مشترک تشویق میشوند.
نتایج بسیار امیدوارکننده بودند. ۷۷ درصد از مطالعات بررسیشده، بهبود رفتارهای مرتبط با سلامت را گزارش کردند. شرکتکنندگان فعالیت بدنی منظمتر، الگوی تغذیه سالمتر و نتایج بهتر در سلامت روان را تجربه کردند.
برخی پژوهشها حتی به پیامدهای مثبت مستقیم قلبی اشاره داشتند. این بهبودها حاصل حمایت روزانه و ایجاد روتینهای پایدار بهصورت مشترک بودند.
«با توجه به ادبیات علمی گستردهای که نشان میدهد کیفیت رابطه بر سلامت قلب تأثیر میگذارد، شگفتآور است که تعداد اندکی از مطالعات بهطور مستقیم کیفیت رابطه را در مداخلات خود هدف قرار دادهاند.»
دکتر هدر ای. تولاک، مؤسسه قلب دانشگاه اتاوا
حمایت روزمره چگونه روند بهبودی را شکل میدهد
بیشتر رفتارهای سالم مرتبط با قلب، خارج از محیطهای درمانی اتفاق میافتند. انتخاب غذا در آشپزخانه انجام میشود و پایبندی به مصرف داروها به یادآوریهای روزانه وابسته است. وجود یک شریک حمایتگر میتواند این تغییرات را عملی و قابلتحمل کند، نه طاقتفرسا.
با این حال، بیماری قلبی میتواند رابطه را نیز به چالش بکشد. ترس از تکرار یک رویداد قلبی ممکن است تنش ایجاد کند. کاهش انرژی، تقسیم مسئولیتها را تغییر میدهد و فشارهای عاطفی در صورت بیاننشدن، انباشته میشوند.
«گاهی بیماری قلبی زوجها را به هم نزدیکتر میکند اما اغلب برای رابطه و هر دو نفر درگیر در آن چالشبرانگیز است. ما طی سالها آموختهایم که رویدادهای قلبی تنها برای بیمار رخ نمیدهند، بلکه برای زوج اتفاق میافتند.»
دکتر هدر تولاک
برنامههای مبتنی بر زوجها تلاش میکنند این فشار را کاهش دهند. آنها ضمن ترویج عادتهای سالم، به فشارهای عاطفی نیز توجه دارند. پرداختن همزمان به هر دو بُعد باعث میشود روند بهبودی پایدار و طبیعی باشد، نه تحمیلی.
چرا مراقبتهای قلبی نیاز به تغییر دارند
بازتوانی قلبی سنتی عمدتاً بر بیمار فردی تمرکز دارد. ویزیتها، اهداف درمانی و گزارشهای پیشرفت معمولاً حول یک نفر میچرخند. مراقبت مبتنی بر زوجها این نگاه را به چالش میکشد و نشان میدهد که شریک زندگی تا چه حد بر روند بهبودی تأثیرگذار است.
در روزهای دشوار، این شریک زندگی است که بیمار را به تحرک تشویق میکند و وعدههای غذایی مشترک را با توصیههای جدید تطبیق میدهد.
در بسیاری از موارد، شرکای زندگی خود نیز عوامل خطر مشابهی دارند؛ مانند استرس، تغذیه نامناسب یا فعالیت بدنی کم. مشارکت هر دو نفر در فرآیند درمان میتواند سلامت هر دو را بهبود ببخشد.
با وجود این، پیامدهای عاطفی و کیفیت رابطه همچنان کمتر از شاخصهای جسمی مورد توجه قرار میگیرند. این مطالعه نشان میدهد که دانش ما درباره تأثیر بیماری قلبی بر ارتباط، صمیمیت و سازگاری زوجها هنوز محدود است، در حالی که بهبودی بلندمدت تنها به ترمیم جسم وابسته نیست.
مزایا برای خانوادهها
نظامهای سلامت بهتدریج به سمت رویکردهایی حرکت میکنند که هم بیمار و هم خانواده را حمایت میکنند. بازتوانی قلبی مبتنی بر زوجها بهطور طبیعی با این مسیر همراستا است و بازتابی از شیوه واقعی زندگی و بهبودی افراد بهشمار میرود.
در مدلهای سنتی مراقبت، شرکای زندگی اغلب نادیده گرفته میشوند. مشارکت دادن آنها میتواند اضطراب و سردرگمی را کاهش دهد. بیماران احساس حمایت بیشتری میکنند و کمتر دچار انزوا میشوند. درک مشترک، تداوم رفتارهای سالم روزمره را آسانتر میکند.
«مداخلاتی که شریک زندگی را بهعنوان مشارکتکننده فعال در نظر میگیرند و بهطور معنادار به آنچه در روابط بیماران رخ میدهد میپردازند، باید طراحی و آزمون شوند. هدف این است که زوجها بتوانند با تقویت سلامت روان، سلامت جسم و سلامت رابطه خود، بهتر با بیماری قلبی کنار بیایند.»
دکتر هدر تولاک
نگاهی به آینده بهبودی مشترک
پژوهشگران یک مدل «مراقبت پلکانی» را برای بازتوانی قلبی پیشنهاد میکنند. در این مدل، زوجها از نظر میزان فشار روانی غربالگری میشوند و در صورت نیاز به خدمات متناسب ارجاع داده میشوند.
برخی زوجها تنها به راهنماییهای پایه نیاز دارند، در حالی که گروهی دیگر ممکن است از مشاوره تخصصی یا حمایت عاطفی بیشتر بهرهمند شوند.
مطالعات آینده باید جمعیتهای متنوعتری را دربر بگیرند و پیامدها را برای هر دو شریک اندازهگیری کنند، نه فقط بیمار. این نگاه گستردهتر میتواند به مدلهای مراقبتی منجر شود که با واقعیت زندگی و بهبودی همخوانی بیشتری دارند.
«ما باید همزمان قلب را درمان کنیم و روابط را پرورش دهیم تا رفتارهای سالم، سلامت روان و احتمالاً پیامدهای قلبیعروقی بهتری در افراد مبتلا به بیماری قلبی ایجاد شود.»
دکتر هدر تولاک
این مطالعه در نشریه Canadian Journal of Cardiology منتشر شده است.