تحقیقات تازه نشان میدهد که مصرف زیاد فستفود و غذاهای فرافرآوریشده میتواند بهطور مستقیم با خطر ابتلا به اختلالات روانی از جمله افسردگی، اضطراب و اعتیاد مرتبط باشد. در مطالعهای که روی ۳۰٬۰۵۹ بزرگسال در بریتانیا انجام شد، پژوهشگران ارتباط میان نوع رژیم غذایی افراد و وضعیت روانی آنها را بررسی کردند و برای اولینبار با استفاده از دادههای شیمی خون، مکانیسم زیستی این ارتباط را تحلیل نمودند.
غذاهای فوقفرآوریشده چیست؟
غذاهای فوقفرآوریشده (Ultra-Processed Foods یا UPF) شامل ترکیبات صنعتی هستند که تقریباً هیچ محتوای طبیعی و کامل از مواد غذایی اصلی ندارند. بر اساس طبقهبندی NOVA، این گروه شامل میانوعدههای بستهبندیشده، نودلهای فوری، نوشیدنیهای شیرینشده با شکر و بسیاری از وعدههای آماده مصرف میشود.
تحلیل خون برای بررسی اثر فستفود
تیم پژوهشی با بهرهگیری از متابولومیکس (Metabolomics)، یعنی اندازهگیری همزمان صدها مولکول کوچک در خون، امضای متابولیکی خاصی را شناسایی کرد که با میزان مصرف این نوع غذاها ارتباط داشت.
افراد شرکتکننده به مدت حدود ۱۲ سال و نیم تحت نظر بودند. در این مدت، هرگونه ابتلا به افسردگی، اضطراب یا اختلالات ناشی از مصرف مواد، ثبت شد و وضعیت روانی آنها نیز با پرسشنامههای بالینی استاندارد مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج کلیدی پژوهش
هر ۱۰ درصد افزایش در سهم غذاهای فوقفرآوریشده از کل رژیم غذایی، خطر ابتلا به اختلالات روانی را بین ۴ تا ۱۴ درصد افزایش میدهد.
دادههای بهدستآمده از آزمایش خون نشان داد افرادی که بیشتر از این غذاها مصرف میکنند، در شاخصهای افسردگی، اضطراب و اختلال مصرف مواد امتیاز بالاتری دارند. این رابطه با نشانههای رفتاری نیز همخوانی داشت؛ یعنی در افرادی با مصرف بالاتر فستفود، احتمال احساس اضطراب، تمایل به خودکشی و نارضایتی از سلامت شخصی نیز بیشتر مشاهده شد.
تجزیه و تحلیل ترکیبات خونی
به گفته دکتر شنگهائو یوان از دانشگاه پزشکی شانگهای جیاوتونگ، این پژوهش ۹۱ متابولیت مختلف خون را شناسایی کرد که شامل لیپوپروتئینها، اسیدهای چرب، نشانگرهای گلوکز و آمینواسیدها بود. این دادهها در قالب یک امتیاز متابولیکی ترکیب شدند.
نتایج نشان داد این امتیاز میتواند تا ۲۵ درصد از ارتباط بین رژیم غذایی ناسالم و اختلالات روانی، و بیش از ۶۰ درصد از ارتباط میان تغذیه ناسالم و اختلال مصرف مواد را توضیح دهد.
تطبیق با پژوهشهای قبلی
یافتههای جدید با مطالعات گذشته نیز همخوانی دارند. در مطالعه معروف Nurses’ Health Study II در دانشگاه هاروارد، زنانی که بیشترین میزان مصرف غذاهای فرافرآوریشده داشتند، ۴۹ درصد بیشتر از سایرین در معرض افسردگی قرار گرفتند. پژوهشگران هاروارد گزارش کردند:
«مصرف زیاد غذاهای فوقفرآوریشده، بهویژه شیرینکنندههای مصنوعی و نوشیدنیهای حاوی آنها، با افزایش خطر افسردگی همراه است.»
در آزمایشهای کوتاهمدت نیز اثرات زیستی مشابهی مشاهده شد. در یک مطالعه بالینی کنترلشده، بزرگسالانی که فقط دو هفته از رژیم فوقفرآوریشده پیروی کردند، بهطور میانگین روزانه ۵۰۸ کالری بیشتر مصرف کرده و حدود یک کیلوگرم وزن اضافه کردند، حتی با وجود اینکه میزان کالری کل در هر دو رژیم یکسان بود.
افزودنیهای غذایی و التهاب
برخی افزودنیها مانند امولسیفایرها در بدن حیوانات میتوانند لایه مخاطی روده را نازک کنند، ترکیب میکروبی روده را تغییر دهند و موجب التهاب خفیف مزمن شوند. این تغییرات بهطور غیرمستقیم روی متابولیسم بدن و در نتیجه سلامت روان تأثیر میگذارند.
سیستم ایمنی، متابولیسم و مغز از طریق مسیرهای عصبی و هورمونی با یکدیگر در ارتباطاند. بنابراین، تغییر در ترکیب غذایی میتواند مستقیماً بر سیگنالهای عصبی و هورمونی اثر بگذارد. امضای متابولیکی خون که در این پژوهش شناسایی شد، دقیقاً همین ارتباط زیستی بین تغذیه و خطرات روانی را نشان میدهد.
چه کسانی بیشتر آسیبپذیرند؟
نتایج نشان داد که اثرات مصرف زیاد فستفود در افراد زیر ۶۰ سال برای افسردگی و اضطراب قویتر است. همچنین، زنان نسبت به مردان، حساسیت بیشتری به تغییرات متابولیکی ناشی از این رژیم غذایی نشان دادند، بهویژه در زمینه اختلالات مربوط به مصرف مواد.
پیام عملی برای سلامت عمومی
اگرچه این پژوهش ماهیت مشاهدهای دارد و نمیتواند رابطه علت و معلولی را اثبات کند، اما نتایج آن با تحلیلهای مختلف آماری و در چندین گروه جمعیتی معتبر تأیید شده است. محدودیتهایی مانند گزارش شخصی مصرف غذا و تمرکز نمونهها بر جمعیت سفیدپوست بریتانیا نیز در نتایج در نظر گرفته شده است.
با این حال، پیام این مطالعه ساده است: رژیمهای غذایی سرشار از غذاهای صنعتی و فرآوریشده، با نشانگرهای خونی ناسالم و افزایش خطر ابتلا به اختلالات روانی همراه هستند. انتخاب غذاهای طبیعیتر و کمتر فرآوریشده، میتواند بهبود قابلتوجهی در سلامت روان ایجاد کند.
«این یافتهها مسیرهای متابولیکی مرتبط با خطرات روانی ناشی از مصرف UPF را برجسته کرده و بر اهمیت کیفیت تغذیه در سلامت روان تأکید میکنند.» — تیم تحقیقاتی دکتر یوان
راهبردهای بهداشت عمومی و انتخابهای فردی، هر دو میتوانند در کاهش مواجهه با این غذاها نقش مؤثر داشته باشند. جایگزین کردن آنها با سبزیجات، میوهها، حبوبات، غلات کامل، مغزها و ماهی، نهتنها باعث بهبود متابولیسم و عملکرد بدن میشود، بلکه تأثیر مثبتی بر خلقوخو و سلامت روان نیز دارد.
نتیجهگیری
تحقیقات جدید نشان میدهد بین مصرف زیاد فستفود و اختلالات روانی رابطهای قابلاندازهگیری وجود دارد. این یافتهها اهمیت انتخاب تغذیه سالم و طبیعی را نهتنها برای بدن، بلکه برای ذهن نیز یادآوری میکند.
📣 اگر این مقاله برایتان مفید بود، آن را با دوستانتان به اشتراک بگذارید یا تجربه خود از تأثیر تغذیه بر خلقوخو را در بخش نظرات بنویسید.
نظری دارید؟
دیدگاه یا واکنش خود را با ما به اشتراک بگذارید؛ مشتاق شنیدن نظرات ارزشمند شما هستیم.